۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

سگ پارس نمی‌کند و معنی غذا در عربی بول شتر است؟

خلاصه مطالب: آیا همشکل بودن واژه پارس در «قوم پارس» با «پارس کردن» دسیسه‌ای از طرف عرب‌ها بوده است؟ آیا غذا در عربی به معنی «بول شتر» است؟ و آیا «غذا» نامیدن خوراک ناهار و شام توطئه عرب‌ها بوده است؟


نویسنده همکار
متن زیر حاصل بازنویسی تحقیقی است که آقای علی سراج، از خوانندگان وبگاه «یک کلاغ» برای ما ارسال کرده بودند. از همه خوانندگانی که در پیشرفت این وبگاه ما را با معرفی، تحقیق یا پیشنهادهای خود یاری می رسانند متشکریم.
  • بر خلاف ادعای شایعه: دو معنای کلمه پارس ربطی به عرب‌ها ندارد.
    شایعه با اشاره به همشکل بودن لغت «پارس کردن» و «قوم پارس» ادعا می‌کند که «این ضربه‌ای بود که از تازیان خورده‌ایم که می‌خواستند ما پارسیان را خرد و کوچک کنند که این لقب را به پارسیان دادند» که به وضوح استدلالی عاری از منطق است، چرا که:
    1. لغت «پارس» عربی نیست، چرا که در عربی «پ» وجود ندارد! پس عرب‌ها «این لقب را به پارسیان» ندادند!
    2. عرب‌ها قوم پارس را «فارس» می‌گویند، ولی بانگ سگ را نباح ،عواء و هریر می‌نامند، نه «فارس کردن»!
    3. نام «قوم پارس» لااقل از زمان هخامنشیان وجود داشته است و اختراع عرب‌ها نیست:
      لغتنامه دهخدا: در پارسی باستان (کتیبه های هخامنشی) پارسه نام یکی از اقوام ایرانی مقیم جنوب ایران است که مقر ایشان را نیز پارس نامیده اند.
    4. همشکل (Homonym) بودن کلمات با معانی متفاوت در غالب (همه؟) زبان‌ها پیدا می‌شود و عجیب نیست.
  • در حقیقت: غذی در عربی به معنی بول شتر است؛ اما غذاء به معنی خوراک
    کلمه‌ای در عربی وجود دارد که «غَذی» نوشته و «غذا» خوانده می‌شود (مانند موسی و موسا) و به معنی بول شتر است. همچنین کلمه «غِذاء» (بر وزن نساء) در عربی به معنی خوراک است؛ جمع آن «اغذیه» و عمل آن «تغذیه» است. تقصیر از عرب‌ها نیست که ما همزه انتهای غذاء و املاء و انشاء را حذف کرده‌ایم.
    منبع: معنی کلمه غذی و غذاء

از جراید

تا لحظه انتشار یک کلاغ این شایعه را در هیچ یک از خبرگزاری‌های داخلی نیافته است.

نمونه شایعه:

لطفا جهت آگاهی دوستان و احترام به کلمه پارس که همان فارس است، به دوستان پارسی زبان خود اعلام نمایید که:
سگ واق واق می‌کند (عو عو می کند) نه پارس. این ضربه‌ای بود که از تازیان خورده‌ایم که می‌خواستند ما پارسیان را خرد و کوچک کنند که این لقب را به پارسیان دادند. لغت نامه دهخدا می نويسد:
غذاغذا. [ غ َ ] (ع اِ) بول شتر. (اقرب الموارد). رجوع به غذی شود..
غذا در زبان عربی یعنی پس آب شتر یا همان شاش است که این هم یکی دیگر از ضربه‌های تازیان هست که به هنگام خوردن شام یا ناهار می‌گفتند بگویید، غذا می‌خوریم. به جای کلمه غذا از خوراک استفاده نمائید. سپاس گذارم.
خواهشمندم این دو مورد را به به دوستان فارسی زبان خود گوش زد کنید. جهت اطلاع بیشتر می‌توانید به لغت‌نامه دهخدا مراجعه نمایید

منابع:

  1. فرهنگ بزرگ جامع نوين عربي به فارسي (فارسی)
  2. لغتنامه دهخدا (فارسی)
کلمات کلیدی: ادرار شتر، بول شتر، البول الجمل، غذا، پارسی، فارسی، عربی